میلاد با سعادت پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع) مبارک

بر روی آسمان ها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیباتر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیا محمد صلوات

بر روی آسمان ها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیباتر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیا محمد صلوات

شد سرا پا چشم زخم پیـــــــکرش
دید زهرا را به بالاے ســـــــرش
با زبان حال مےگفتش بتـــــــول
مرحبا "عبـــــــاس جان" حجت قبـــــــول ...
دحوالارض
در کلام خدا
به
گفته مفسّرين، ايه شريفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحيها؛ و زمين را بعد از آن با
غلتانيدن گسترش داد» (نازعات: 30) اشاره به دحوالارض دارد و «منظور از آن نيز اين
است که در آغاز، تمام سطح زمين را آبهاي حاصل از بارانهاي سيلابي نخستين فراگرفته
بود. اين آبها به تدريج در گودالهاي زمين جاي گرفتند و خشکيها از زير آب سر
برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند تا به وضع فعلي درآمدند.» و نخستين برآمدگي
نيز که آشکار شد، کعبه بوده است.
آداب و
اعمال روز دحوالارض
برخي
از اعمال و آداب روز بيست و پنجم ذيالقعده عبارتند از:
1.
روزه گرفتن
2.
ذکر فراوان خدا
3.
خواندن دو رکعت نماز، نزديک ظهر به اين کيفيت:
در
هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره الشّمس بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز
بگويد:«لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلي العظيم» و سپس اين دعا را
بخواند:يا مُقيلَ الْعَثَراتِ اَقِلْني عَثْرَتي يا مُجيبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ
دَعْوَتي يا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتي وَ ارْحَمْني و تَجاوَزْ عَنْ
سَيئاتي وَ ما عِنْدي يا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.
اي
درگذرنده لغزشها، از لغزشم درگذر! اي اجابتکننده دعاها! دعايم را مستجاب کن! اي
شنواي آوازها! صدايم را بشنو و به من رحم کن و از بديهايم و آنچه نزد من است
درگذر! اي صاحب جلالت و بزرگواري.
4.
خواندن دعايي که با اين عبارت شروع ميشود: اللّهمّ يا داحِي الْکعبهَ وَ فالِقَ
الْحَبَّه...
التماس دعا

گر چه ایمان هست مبنى بر بناى پنج رکن
لیک والله هست از آن ها اعظم الارکان صیام
لیک در هر پنج پنهان کرده قدر صوم را
چون شب قدر مبارک هست خود پنهان صیام
شعر از: مولانا
التماس دعا

یا الیها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون
(بقره/ ۱۸۳)
در تفسیر اطیب البیان آمده است: یکی از نتایج بزرگ روزه به دست آوردن تقوی است زیرا روزه تمرین بر ترک خواهش های نفس است.
طاعات و عبادات تان مقبول حق و التماس دعا

میلاد با سعادت سلطان عشق حضرت سید الشهدا (ع) و روز پا سدار امیر عشق حضرت عباس بن علی (ع) و روز جانباز و پور عشق حضرت سیدالساجدین بر تمام محبان مبارکباد .
|
![]()
ذهن ما باغچه ایست
گل در آن باید کاشت
چه گلی بهتر از آیات خداست؟
گل کوثر، گل توحید، گل یاس
گل مریم، گل طه، گل ناس
گل اخلاص و توکل به خدا
گل ایمان و ادب لایق ماست!
عید سعید مبعث بر تمام رهپویان حق مبارک باد

دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک
دیوار حرم به احترام تو شکافت
**************
پدر یعنی تپش در قلب خانه
پدر یعنی تسلط بر زمانه
پدر احساس خوب تکیه بر کوه
پدر یعنی تسلی وقت اندوه

سر آغاز گفتار نام خداست
که رحمتگر و مهربان خلق راست
همانا که اینک بدادیم ما
به تو کوثری پاک ای مصطفی
توهم پس به شکرانه می خوان نماز
برای خدایت بکن ذبح، باز
همانا همان کس که عیبت بخواند
خودش نسل مقطوع و ابتر بماند
برگرفته از کتاب کلمات خدا نوشته اعظم زارع


اول ربیع الاول
سالروز هجرت پیامبرصلی الله علیه و آله
و
یادآور از جانگذشتگی امیر المومنین علیه السلام (لیله المبیت) گرامی باد
باشد تا با تمسک به این دو نور الهی توفیق هجرت از رذائل و کفر و شرک خفی را پیدا کنیم
و به حقیقت ایمان داخل شویم!
تصویر از وبلاگ زیبای جناب آقای جوادی منش برگرفته شده است!؟

![]()
خورشید به سوگ مصطفی می گرید
مهتاب به حال مجتبی می گرید
در مشهد دل چه کربلایی برپاست
قومی به شهادت رضا می گریند
حضرت علی(ع) هنگام دفن پیامبر فرمودند: « همانا شکیبایی زیباست جز درغم از دست دادنت و بی تابی ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصیبت تو بزرگ است و مصیبت های پیش از تو و پس از تو ناچیزند.» نهج البلاغه حکمت 292
پیامبر اعظم(ص) فرمودند:« حسن از من است و من از اویم، هر که او را دوست بدارد خداوند دوستدار اوست.»
امام رضا(ع) : « سکوت وسیله ای است برای جلب محبت دیگران و راهنمای خوبی هاست.»
بسوز ای دل که امروز اربعین است / عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت /سراسر درس، بهر مسلمین است
باز باران بی ترانه در محرم/ با دلی آکنده از غم/ می خورد برسینه نم نم
یادم آرد کربلا را/ قصه ی خون خدا را
گردش یک روز غمگین / قلب خونین
توی یک صحرای سوزان/ لرزش طفلان نالان/ زیر تیغ نیزه داران
کودکی ده ساله بودم/ زار و پر غم/ غرق ماتم
با دو پای کودکانه می دویدم پا برهنه / روی خاک گرم و سوزان
اشک ریزان/ مو پریشان
دل شکسته/ پای خسته
توی صحرایی پر از خار/ می دویدم گاه این سو گاه آن سو
می زدم بر سر به ناله/ با زبانی پر گلایه
دشمنی با تیغ بران/ در پی ام بودی روانه/ گوشوارم شد نشانه
می شنیدم از برادر/ از لبان خشک خواهر / ناله های کودکانه
رفت سقا مشک بر دوش/ تا کند فرمان حق گوش
شد روانه بر لب شط/ تا که آرد از فرات آب
لیک دشمن در کمینش/ شد جدا دست یمینش
جمع گشته در حصارش/ شد جدا دست یسارش
بهر طفلان جان گرفته/ مشک بر دندان گرفته
سوی خیمه شد روانه / مشک آبش شد نشانه
مشک سوارخ/ اشک جاری/ در کمال بی قراری/ آب شد بر دشت جاری
بر زمین افتاده از زین
او صدا می زد اخارا/ معدن جود و سخارا / تا که در یابد برادر / در میان خون شناور
چون که بابا رفت سویش/ بوسه زد روی نکویش
پاک می کرد چشم او را/ با دو دست مهربانی/ از غم او ناله میزد/ ناله های آسمانی
آه چه سوزان بود آن روز / بس پریشان بود آن روز
شد برادر سوی میدان/ تا فدا سازد سر و جان
خلق و خویش چون پیمبر/ در شجاعت همچو حیدر
رفت میدان شیر غران/ در غمش سلطان خوبان
ناگهان زد ناله از دل/ پای رفتن مانده در گل
کام خشکش را نشان داد/ تشنه بود و تشنه جان داد
شد پدر سویش شتابان / با دلی نالان و سوزان
سوی اکبر چون روان شد/ از غم او ناتوان شد
سینه سوزان قلب پرجوش/ اکبرش گردیده خاموش
سخت بود آندم که بابا/ پیکرش کردی تماشا
ناز می کرد اکبرش را/ بوسه می زد پیکرش را...
باز باران بی ترانه در محرم/ با دلی آکنده از غم/ می خورد بر سینه نم نم...
سایه ی غم بر سرم بود/ غرق ماتم مادرم بود
ذوالجناح آمد به خیمه/ یال پرخون / دیده گلگون
زین فتاده/ پای لرزان بر در خیمه ستاده
عمه از خیمه برون شد/ دیده ی ما پر ز خون شد / من نمی دانم که چون شد
در میان خاک، غلطا ن / سرور و سلطان خوبان / شمر با شمشیر بران
دور میزد قتلگاه را / تا جدا سازد ز پیکر/ راس محبوب خدا را
دیگری با تیغ بران/ پاره می کرد خیمه ها را / مشت می زد بچه ها را
دشت از خون شهیدان / چرخ ها می زد چو طوفان
نیزه ها و تیر و پیکان / پر نمودن کربلا را
خیمه های پاره پاره/ شعله های پر شراره/ اشک می بارد دوباره/ ماه و خورشید و ستاره
از غم سلطان خوبان، اشک ریزان/ سنگ خاره توی این غوغا ی سوزان
گردش چرخ ستمگر/ می زند کوس جدایی/ بهر فرزندان حیدر …
می شنیدم با دو گوشم/ از دل سوزان عمه
نغمه های مهربانی/ با نوای زندگانی/ لیک با سوز نهانی
جمع می کرد بچه ها را/ روی تل زینبیه/ با دو دست مهربانی/ پاک می کرد اشک ها را…
باز باران با محرم می زند بر سینه ها غم/ تا شود جاری ز چشمم/ اشک خون آلوده نم نم
به چه زیبا بود باران/ بس گوارا بود باران
کاش می بارید آن دم / پشت بام خیمه نم نم
تا که نوشد طفلک من/ قطره ای از آب باران…
بشنو از من / کودک من
پیش چشم مرد فردا/ زندگانی خواه تیره خواه روشن/ دین حق چون زنده باشد
هست زیبا/ هست زیبا
باز باران بی ترانه با محرم با دلی آکنده از غم می خورد بر سینه نم نم.
ماهی که در آن عشق آفریده شد و مردانگی و شرف در عطش عشق به حسین معنا گرفت
ماهی که هیچ واژه ای گنجایش اندوه بی کرانه ی آن را ندارد
ماهی که هر ساله خون خدا را بر آسمان دنیا می پاشد تا ابرهای روزمره سرخی آفتاب را نپوشاند
شاعر ، مبهوت مانده بود
حماسه با شکوه امام حسین (ع) از آغازین لحظه های مستی آغاز شد و بر لب هستی آواز شد .
نخستین کس که در وصف او شعری گفت آدم بود که گرفتار غم شد و اشک ریخت بر او که قتیل العبرات است .
و نوح در آنهمه سیل و سیلاب نمی دانست که روزگاری از آ ب هم مضایقه می کنند کوفیان و او ناگاه گریست بر صید دست و پا زده در خون .
و موسی به عرض ارادت او از نیل گذشت و دم مسیح به حرمت نام او شفا بخش شد و ابراهیم به یاد آنهمه اسماعیل تشنه نینوا در منا به سوگ نشست .
ولادت او به اشک جدش تزیین شد و به گریه پدر و ناله مادر که بانوی آبهای جهان بود .
زمان می گذشت که ناگاه دست بالا کرد که بایستید . بار بگشایید اینجا کربلاست .
... و شبی شگفت که از گوشه آسمان ندایی برخاست که :
امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود .
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود .
و فردا در اوج اخلاص و عاشقی حماسه ای عظیم آفریده شد .
و فردا شد و شاعر مانده بود مات و مبهوت . می پرسید :
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
و هیچکس پاسخی نمی داد و تنها صدای چکاچک شمشیر و صفیر تیر سکوت دشت را می شکست . همه دیدند که :
خون می گذشت از سر ایوان کربلا .
همه چیز تمام شد و شاعر همچنان مبهوت و بی پاسخ . ناگاه به خود آمد و نهیب زد :
از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم
شاعر می سوخت و می سرود و می سرود و می سوخت و هنوز هم و تا هنوزهای آینده می سوزد. تا روزی که فریاد تکسواری آدینه را به آیینه پیوند زند ـ که نزدیکتر باد آن آدینه زیبا و دوست داشتنی ـ آمین .
برگرفته از وبلاگ: عشق علیه السلام

گفتم آخر عشق را معنا کنیم
بلکه جای خویش را پیدا کنیم
آمدم دیدم که جای لاف نیست
عشق غیر از عین و شین و قاف نیست
آمدم گفتم به آوای جلی
عشق یعنی عدل مولایم علی
شین یعنی شور الله الصمد
قاف یعنی قل هو الله احد
عید ولایت و امامت مولا امیر المومنین علیه السلام بر شما مبارک

سرزمین حج چراغان می شود/ در منا هم عید قربان می شود
در حضور این همه زوار حق/آسمان مکه تابان می شود
التماس دعا
استشمام عطر خوشبوی رمضان گوارای وجودتان باد
التماس دعا
روز پدر بر همه پدران مهربان و دلسوز مبارک
امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است، نام او پرچم انقلاب، راه او راه انقلاب و اهداف او اهداف این انقلاب است.
تا تو بودی رخنهای برغم نبود / زخم دل را حاجت مرهم نبود/
با زلالیهایت ای تفسیر عشق / عشقورزی سخت بر آدم نبود/